بارها از عهد شکنی مردم این شهر شنیده ایم، ولی آیا به این توجه کرده ایم که این مردمان منتظران ظهور امام زمان خودشان بوده اند... آیا دقت نموده ایم که اتفاقا از دیگر شهرها بهتر عمل کردند و حداقل برای امام زمانشان نامه دعوت فرستادند؟
بحث بسیار مهمی است.
ما هم امروز منتظران امام زمانمان هستیم. چگونه از این رخداد بزرگ و عجیب، از این فاجعه درس بگیریم؟
یک وقت نشود ماهم در مقابل امام زمانمان بایستیم و رهبر فرزانه انقلاب سخن بسیار دقیق و قابل تاملی دارند، ایشان می فرمایند: بصیرت یعنی اینکه بدانی شمر همان جانباز جنگ صفین است که تا مرز شهادت پیش رفت...
سخن در همان است که تلقی افراد از امام با جایگاه حقیقی ایشان فرق میکند... ما نمی دانیم مقام و جایگاه امام معصوم در عالم کجاست. لذاست که کار به جایی می کشد که امت پیامبر فرزند پیامبر را سر می برند. آنهم در فاصله زمانی بسیار کوتاه پنجاه ساله. چه می شود کار به جایی می رسد که بر منبر نبی الله فردی میمون باز و عیاش مینشیند،مست میکند، شعری بر ضد رسول خدا می گوید و نی خیزران بر لب و دندان فرزندش می کوبد... بحث سر یزید نیست، بحث سر مردم است. مردمی که به امامت نه گفتند و طاغوت را پذیرفتند. سخن در اینجاست که امروز من به عنوان شیعه آخرالزمان چه کنم؟ وظیفه من در قبال امام زمانم چیست؟ و چه کنم که کوفی نشوم
(ادامه دارد ان شاالله)